حسام جونم خیلی شلوغ شدی و هرچه قدر بزرگتر میشی شلوغتر و شیرینتر میشی ، از صبح تا شب در حال جنب و جوشی و اصلا خستگی سرت نمیشه ، دایما از مبلها بالا میری و پایین میایی ، از وسط میز تلویزیون رد میشی و میری پشت تلویزیون قایم میشی بعد میگی "ماما ادیییییی بعد دست میزنی و میخوای که بیام و بگیرمت وتا از جام بلند میشم از خنده ریسه میری ، دو تاکلمه بلدی که با همون دوتا کلمه به اندازه یه دنیا حرف میزنی این کلمه ها أنو یعنی از اون بده و أنی یعنی اینو بگیر ههههههههههههههه أنو وأنی ورد زبونته ، مامان و بابا رو هم خوب میگی وقتی برم دستشویی گریه می کنی بیا و ببین و اگر در رو باز بزارم فوری تشریف میاری تو ، اگه بابا بره دستشویی رو در می کوبی و صداش می کنی ، ...